از امروز قرار گذاشتم هر وقت دلم به روز شد ..وبم هم به روز شه !!
حالا این جمعه ....
ای صاحب عصر
غم در درون جان
اشک در دیدگان
عقده در سینه ها
استخوان در گلو
خار در چشم
ایمان در دل
آتش بر کف
تیغ در دست
استوار و پایدار
دیده به راه ظهور تو دوخته ایم
شده تا حالا دلت خیلی بگیره ... دل گرفتن نوع داره ..
گاهی دلت از دست دیگران پره .. می خوای خفشون کنی.. اما یا نمی تونی یا می دونی که بده ..یا می گی که چی مثلا ؟ خفه که شدن .. دردی دوا نمیکنه از حال من ..خلاصه یا می گذری ..یا این قدر تو خیالت خفشون م یکنی که راحت بشی ...
گاهی دلت از دست خودت پره . خیلی پره .. اون موقع چی کار می کنی ؟